عشق یا نفرت-Love or hate تلخی مرگ و شیرینی زندگی آنقدر ارزش ندارد که شرافت خود را زیر پا بگذاریم.
| ||
|
اقتدار یا صمیمیت؟؟
مطمئنا مواقعی پیش میآید که لازم است ما اقتدار پدرانه یا مادرانه خود را در برابر کودکان خود بکار گیریم، ولی میتوانیم به گونهای عمل کنیم که این اقتدار به جای سرد و تحکم آمیز بودن، گرم و صمیمانه باشد. ما می توانیم محیط خانوادگی گرمی ایجاد کنیم که افراد آن یار و غمخوار یکدیگر بوده و در عین حال همه بدانند که برای اعمال و رفتارشان حدود معینی وجود دارد. زندگی خانوادگی امروز ما ، الگوهای کودکان ما را برای زندگی آنها در بزرگسالی میسازد.
ما میخواهیم روابط سالمی را با فرزندانمان بوجود آوریم که برای تحمل لحظات اجتناب ناپذیر برخوردهای خانوادگی ، به اندازه کافی انعطافپذیر و برای دوامآوردن تا هنگام بزرگسالی آنها به اندازه کافی محکم و قوی باشد. ما میخواهیم آنها از دور هم جمع شدنهای خانوادگی در تعطیلات حتی پس از آنکه خود تشکیل خانواده دادند، لذت ببرند. ما میخواهیم آنها را با دید مثبتی پرورش دهیم که به آنها کمک کند جایگاهشان را در جهان پیدا کنند و از آنچه زندگی به آنها عرضه میکند، لذت ببرند.
در بحثها و صحبتها و آموزش برای شریک شدن در وسایل و امکانات خانه ، فرزندان ما معنی مسئولیت و چگونگی اعتماد و اتکای به دیگران را میآموزند. از طریق جریانهای عادی زندگی بطور مثال مهمانیهای کوچک خانوادگی و همیاری کودکان ، آنها به راحتی میتوانند به تاثیر رفتارشان بر سایر افراد پی ببرند و درک کنند که همبستگی افراد خانواده به یکدیگر عامل مهمی در زندگی آنها محسوب میشود. در واقع آموزش همیاری و همکاری با اعضای خانواده در حالتی دوستانه ، درسهای گرانبهایی به کودکان ما خواهد داد. درباره اینکه در دنیای بزرگتر چگونه با دیگران کنار بیایند. کودکان هر چه بیشتر و بهتر در کارهای مشترک خانوادگی به کمک و یاری عادت کنند، از طرف دوستان ، همسایهها و همکارانشان در بزرگسالی بهتر و بیشتر پذیرفته و دوست داشته میشوند و دنیا در نظر آنها خوشایندتر خواهد بود و چنانچه در زندگی بخشش و سخاوت یاد بگیرند، خود وسیلهای خواهند بود تا دنیا را جای زیبایی برای زندگی بسازند.
از آنجا که ما نمیتوانیم در همه لحظهها برای فرزندانمان ، همه چیز باشیم، در بسیاری موارد وجود دوستان و اقوام با نقطه نظرهای جدید و کمی وقت بیشتر با هوشیاریها و دانائیهای خاص آنها میتواند بسیار مفید واقع شود. در اینجاست که به اهمیت وجود پدربزرگها و مادربزرگها پی میبریم. وجود این افراد اجازه میدهد بچهها خود را تحت حمایت یک نسل عاقلتر و بامحبت احساس کنند. بیشتر اوقات پدربزرگها و مادربزرگها میتوانند برای نوههایشان وقت بیشتری نسبت به وقتی که برای فرزندان خود صرف میکردند داشته باشند. وقتی پای صحبت مادربزرگها مینشینیم، بسیاری از آنها از اشتباهات گذشتهشان در بزرگ کردن بچهها صحبت میکنند. یکی از بزرگترین تاسفهای آنان این است که چرا هنگام کودکی فرزندشان وقت بیشتری را با آنها نگذراندهاند. آنها میدانند که بازی کردن با بچهها و اختصاص قسمت زیادی از وقتشان برای نزدیک شدن به آنها کار با ارزشی است که میتواند به نفع همه خانواده باشد.
گاهی نیز به دلیل گرفتاری والدین ، دسترسی فوری و آسان به آنها برای همصحبتی مشکل میگردد، در این گونه موارد ، وجود اقوام نزدیک که با علاقه و احساس مسئولیت میتوانند به فرزندان ما کمک کنند، بسیار حیاتی است. آن عده از ما که به دلایلی اقوام نزدیک خود را در کنارمان نداریم، میتوانیم این شبکه را با دوستان خانوادگی خود تشکیل دهیم.
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها:
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |