عشق یا نفرت-Love or hate تلخی مرگ و شیرینی زندگی آنقدر ارزش ندارد که شرافت خود را زیر پا بگذاریم.
| ||
|
وقتی به راه افتادم چقدر مواظب بودم هر چیز جزئی و بی ارزشی را در پشت مطمئن ترین میله ها بچپانم تا برای استفاده خودم در داخل حجره های مطمئن دور از دستهای دروغ و فریب دست نخورده باقی بماند! اما تو که در برابر تو جواهرات من ناقابل و بی ارزشند و با ارزش ترین مایه تسلی منی ، اکنون بزرگترین اندوه من شده ای تو بهترین عزیز ترین ها ، تنها علاقه و دلواپسی من ، رها شده ای تا طعمه و صید هر دزد پست و معمولی گردی. تو را در هیچ صندوقی قفل نکردم مگر در صندوقی که در آن نیستی . اگر چه احساس می کنم که در آن هستی در میان چفت و بست ملایم صندوق سینه ام که از آنجا می توانی به میل خود هر وقت بخواهی بروی و بیائی اگر چه می ترسم حتی از آنجا هم ترا بدزدند زیرا درستکاری و امانت در برابر غنیمتی چنین عزیز و گرانبها دزد از کار در می آید و بدزدی می افتد.
نویسنده:میلاد
از سری دست نوشته های مرحوم علی(روحش شاد)
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها:
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |